من دیگر توان ندارد
جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ
دیوانه شدم! دیوانه که شاخ و دم ندارد! میروم آنلاین سین را چک میکنم، بعد یهو پشت بندش میروم آنلاین میم را چک میکنم، اگر نزدیک هم باشد غم عالم هوار میشود روی دلم... مرض دارم! مرض خودآزاری! بازی های روزگار است دیگر! درست وسط روزهای فراموشی که به هر جان کندنی است، سین را به آن گوشه و کنارهای قلبت میفرستی، ناگهان پیام میدهد! ناگهان شازده کوچولو را برایت میفرستد، ناگهان بهت یادآوری میکند که تو مسئول گلت هستی! بعد دوباره بلند میشود و از آن گوشه کنارهای دلت میآید! می آید همین وسط دلت مینشیند... تو اما دیگر توان نداری... دیگر توان ادامه دادن نداری...
۹۴/۰۹/۲۰